معنی یک نوع قایق سبک
حل جدول
بادی
قایق سبک
کایاک
قایق سبک ورزشى
کایاک
قایق سبک مسابقه
کایاک
نوعی قایق سبک
کانو
یک نوع پیشغذا
سوپ ترهفرنگی
یک نوع سالاد
الویه
یک نوع سوءتغذیه
بری بری
یک نوع سؤتغذیه
بری بری
یک نوع لبخند
اثری از فرانسواز ساگان
یک نوع کامیون
داف
یک نوع سازدهنی
زنبورک
لغت نامه دهخدا
قایق. [ی ِ] (ترکی، اِ) کشتی. (آنندراج). کرجی. بلم. ناوچه. زورق. قُفَّه. طراده.لتکا. قارب. ترکیبات: قایق ران. قایق رانی. قایقچی.
فارسی به عربی
دنمارکی
واژه پیشنهادی
رنین
معادل ابجد
449